امیرمؤمنان علی علیه السلام در توضیح ویژگی های انسان کامل در قالب شرح حال یکی از برادران دینی شان چنین فرمود: «در گذشته، برادری دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود؛ چون دنیای حرام در چشم او بی ارزش می نمود و از شکم بارگی دور بود، پس آنچه را نمی یافت، آرزو نمی کرد و آنچه را می یافت زیاده روی نداشت. در بیشتر عمرش ساکت بود؛ اما گاهی که لب به سخن می گشود، بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می نشاند. به ظاهر، ناتوان و مستضعف می نمود؛ امّا در برخورد جدّی، چونان شیر بیشه می خروشید، یا چون مار بیابانی، به حرکت در می آمد… آنچه عمل می کرد، می گفت و بدانچه عمل نمی کرد چیزی نمی گفت… پس بر شما باد روی آوردن به اینگونه از ارزش های اخلاقی و رقابت با یکدیگر در کسب آنها».
از دیدگاه نهج البلاغه کسی انسان کامل به شمار می رود که نسبت به همه ارزش ها و فضیلت های اخلاقی توجه داشته باد و سعی و تلاش فراوان در جهت تقویت آنها، به خرج دهد و روز و شب، از یاد خدا و شکرگزاری از نعمت های بی کرانش غفلت نورزد. امیرمؤمنان علی علیه السلام در توصیف پرهیزکاران که برجسته ترین نمونه انسان های کامل اند، چنین فرمود:
«از نشانه های پرهیزکاران این است که او را این گونه می بینی: در دینداری نیرومند، نرم خو و دوراندیش است؛ دارای ایمانی سرشار از یقین؛ حریص در کسب دانش؛ با داشتن علم، بردبار؛ در توانگری، میانه رو؛ در عبادت، فروتن؛ در تهی دستی، آراسته؛ در سختی ها بردبار؛ در جستجوی کسب حلال؛ در راه هدایت، شادمان و از آزمندی به دور است. اعمال نیکو انجام می دهد و ترسان است. روز را به شب می رساند با سپاسگزاری و شب را به روز می آورد با یاد خدا. شب می خوابد اما ترسان؛ و برمی خیزد؛ شادمان. ترس برای اینکه دچار غفلت نشود و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسیده است».
دنیاپرستی، بزرگ ترین عامل سقوط انسان و انحراف او از مسیر کمال و سعادت است. در روایات اسلامی علاقه و محبت به دنیا، ریشه و اساس همه گناهان شمرده شده است. از این رو، پرهیز از دنیا و دوری از ظواهر فریبنده آن، سیره و روش اصلی انسان های کامل است. امیرمؤمنان علی علیه السلام در این باره فرمود: «گروهی از مردم دنیا دنیا پرست نیستند؛ در دنیا زندگی می کنند، اما آلودگی دنیاپرستان را ندارند. در دنیا، با آگاهی و بصیرت عمل می کنند و در ترک زشتی ها، از همه پیشی می گیرند، بدن هایشان به گونه ای در تلاش و حرکت است که گویا میان مردم آخرتند. اهل دنیا را می نگرند که مرگِ بدن ها را بزرگ می شمارند؛ امّا آنها مرگِ دل های زندگان را بزرگ تر می دانند».
بصیرت و آگاهی، یکی از ویژگی های انسان کامل است که در هر موقعیت و زمان، همراه و ملازم اوست. غفلت زدگی، خواه ناخواه انسان را از مسیر حق دور می کند و فطرت حق جو، عدالت خواه و کمال طلب را در انسان کمر رنگ جلوه می دهد. امیر مؤمنان علیه السلام می فرمایند:
«انسان بینا کسی است که به درستی شنید و اندیشه کرد؛ سپس به درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت ها پند گرفت. سپس، راه روشنی را پیمود و از افتادن در پرتگاه ها و گم شدن در کوره راه ها، دوری کرد و کوشید تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان، جای اعتراض باقی نگذارد که در حق سختگیری کند یا در سخن حق، تحریف روا دارد و یا از گفتن سخن راست، بترسد. پس به هوش باش، ای شنونده! از خواب غفلت بیدار شو، از شتاب خود کم کن و در آنچه از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله بر تو رسیده اندیشه کن، که ناچار به انجام آن می باشی و راه فراری وجود ندارد».
شب زنده داری، یکی از ویژگی های بندگان شایسته خداست. شب هنگام که سکوت و آرامش و خواب، همگان را فرا می گیرد، پرهیزکاران و صالحین، سجاده نماز می گشایند و با معبودشان به مناجات می پردازند. قرائت قرآن و تأمّل در آیات نورانی آن و بهره وری از آموزه ها و نکات اخلاقی آن نیز بر فضیلت و ارزش این شب زنده داری می افزاید. پیشوای پرهیزکاران در این باره می فرمایند:
«پرهیزکاران، در شب، برپا ایستاده، مشغول نمازند. قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه می خوانند. با قرآن، جان خود را محزون و داروی درد خویش را می یابند. وقتی به آیه ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت، به آن روی می آورند و با جان پر شوق، در آن خیره می شوند؛ گمان می برند که نعمت های بهشتی، برابر دیدگانشان قرار دارد. هرگاه به آیه ای می رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می سپارند و گویا صدای بر هم خوردن شعله های آتش، در گوششان طنین انداز است؛ پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا بر خاک سائیده و از خدا، آزادی خود را از آتش جهنم می طلبند».