بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ«1» فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ«2» إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ«3»
همانا ما به تو خیر کثیر عطا کردیم.پس برای پروردگارت نماز بگزار و (شتر)قربانی کن.همانا دشمن تو بی نسل و دم بریده است.
پیام ها:
1- خداوند به وعده های خود عمل می کند.در سوره ضحی،خداوند وعده ی عطا به پیامبر داده بود: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی[41]پروردگارت در آینده عطائی خواهد کرد که تو راضی شوی.در این سوره می فرماید:ما به آن وعده عمل کردیم. «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»
2- فرزند و نسل عطیّه الهی است. «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»
3- نعمت ها حتّی برای پیامبر اسلام مسئولیّت آور است. «أَعْطَیْناکَ … فَصَلِّ»
4- در قرآن به نماز یا سجده شکر سفارش شده است. «فَصَلِّ»
5-تشکّر باید فوری باشد. «فَصَلِّ» (حرف فاء برای تسریع است)
6- نوع تشکّر را باید از خدا بیاموزیم. «فَصَلِّ»
7- در نعمت ها و شادی ها خداوند را فراموش نکنیم. «أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ»
8-آنچه می تواند به عنوان تشکّر از کوثر قرار گیرد،نماز است. «فَصَلِّ»
(نماز جامع ترین و کامل ترین نوع عبادت است که در آن هم قلب باید حضور داشته باشد با قصد قربت و هم زبان با تلاوت حمد و سوره و هم بدن با رکوع و سجود.مسح سر و پا نیز شاید اشاره به آن باشد که انسان از سر تا پا بنده اوست.در نماز بلندترین نقطه بدن که پیشانی است،روزی سی و چهار بار بر زمین ساییده می شود تا در انسان تکبّری باقی نماند.حضرت زهرا علیها السلام در خطبه معروف خود فرمود:فلسفه و دلیل نماز پاک شدن روح از تکبر است.
«تنزیهاً لکم من الکبر»)
9- دستورات دینی،مطابق عقل و فطرت است.عقل تشکّر از نعمت را لازم می داند،دین هم به همان فرمان می دهد. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ»
10- چون عطا از اوست: «إِنّا أَعْطَیْناکَ» تشکّر هم باید برای او باشد. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ»
11- قربانی کردن،یکی از راههای تشکّر از نعمت های الهی است.(زیرا محرومان به نوایی می رسند.) «وَ انْحَرْ»
12- هر که بامش بیش برفش بیشتر.کسی که کوثر دارد،ذبح گوسفند کافی نیست باید شتر نحر کند و بزرگ ترین حیوان اهلی را فدا کند. «وَ انْحَرْ»
13- رابطه با خداوند بر رابطه با خلق مقدّم است. فَصَلِّ … وَ انْحَرْ
14- انفاقی ارزش دارد که در کنار ایمان و عبادت باشد. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ»
15- شکرِ عطا گرفتن از خدا،عطا کردن به مردم است. أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ … وَ انْحَرْ
16- نمازی ارزش دارد که خالصانه باشد، «لِرَبِّکَ» و انفاقی ارزش دارد که سخاوت مندانه باشد. «وَ انْحَرْ»
17- دشمنان پیامبر و مکتب او ناکام هستند.(کلمه شانِئ اسم فاعل است و شامل هر دشمنی در گذشته و حال و آینده می شود.اگر می گفت: «من شانک هو الابتر» تنها کسانی را که در گذشته دشمنی کرده اند شامل می شد و اگر می گفت: «من یشونک هو الابتر» تنها دشمنان آینده را در برمی گرفت. «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» .)
18- توهین به مقدّسات،توبیخ و تهدید سخت دارد. «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»
19- از متلک ها و توهین ها نهراسیم که خداوند طرفداران خود را حفظ می کند.
«إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»
20- زود قضاوت نکنیم و تنها به آمار و محاسبات تکیه نکنیم که همه چیز به اراده خداوند است.(مخالفان،با مرگ پسر پیامبر و داشتن پسران متعدّد برای خود،قضاوت کردند که پیامبر ابتر است،ولی همه چیز برعکس شد.) إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ … إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ«1» مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ«2» وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ«3» وَ مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ«4» وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ«5»
بگو:پناه می برم به پروردگار سپیده دم.از شرّ آفریده هایش.و از شرّ تاریکی شب،آنگاه که همه جا را فراگیرد.و از شرّ افسون گرانی که در گره ها می دمند.و از شرّ هر حسود آنگاه که حسد ورزد.
پیام ها:
1- پناه بردن به خدا را باید به زبان جاری کرد. «قُلْ أَعُوذُ»
2- به خاطر زیادی خطرات و اهمیّت آن انبیا نیز باید به خدا پناه برند. «قُلْ أَعُوذُ»
3- اصلاح خود و جامعه،بدون استمداد و پناهندگی به خداوند امکان ندارد. «قُلْ
أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ»
4- چون شرور بر قلب و فکر انسان قفل می زنند،باید به قدرتی پناه برد که شکافنده و شکننده قفل ها و موانع باشد. «بِرَبِّ الْفَلَقِ»
5-در دعا با دید وسیع برخورد کنید. «شَرِّ ما خَلَقَ» (همه مخلوقات را در برمی گیرد.)
6- در میان همه شرور،شر حسادت،تفرقه افکنی،عهد شکنی و توطئه های پنهان اهمیّت بیشتری دارد. مِنْ شَرِّ غاسِقٍ … شَرِّ النَّفّاثاتِ … شَرِّ حاسِدٍ
7- دشمن آنقدر می دمد تا تبلیغاتش مؤثّر واقع شود.(«نفاثات»جمع«نفاثه»، صیغه مبالغه است.)
8-با وسوسه ها عقاید سست می شود و حرف اثر می کند. «مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ»
9- حسادت،دارویی جز پناه بردن به خدا ندارد. قُلْ أَعُوذُ … إِذا حَسَدَ
10- زمینه ها زمانی خطرناک است که به فعلیّت در آیند. «حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»
11- حسادت،کم و بیش در افراد هست؛اقدام عملی بر اساس آن گناه است. «إِذا حَسَدَ»
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ«1» مَلِکِ النّاسِ«2» إِلهِ النّاسِ«3» مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاسِ«4» اَلَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النّاسِ«5» مِنَ الْجِنَّهِ وَ النّاسِ«6»
(ای پیامبر!)بگو:پناه می برم به پروردگار آدمیان.پادشاه آدمیان.معبود آدمیان.از شرّ وسوسه شیطان.آن که اندیشه بد در دل مردمان افکند.از جنس جنّ باشد یا انسان
پیام ها:
1- پیامبر،امین وحی است و چیزی از خود نمی گوید. «قُلْ»
2- خطرات به قدری شدید است که خدا به پیامبرش دستور پناه بردن می دهد.
«قُلْ أَعُوذُ»
3- بدون استمداد از خدا،امکان مبارزه با شرور نیست. «أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ»
4- گناهکاران نباید مأیوس شوند،زیرا خداوند،پروردگار همه مردم است نه فقط مؤمنان. «بِرَبِّ النّاسِ»
5-وقتی پیامبر،به خدا پناه می برد،وظیفه ما روشن است. «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ»
6- انسان باید خود را تحت تربیت خداوند بداند، «بِرَبِّ النّاسِ» سلطنت و حکومت او را بپذیرد، «مَلِکِ النّاسِ» و او را معبود خود قرار دهد. «إِلهِ النّاسِ»
7- انسان بی ایمان،به قدرت و جمعیّت و قومیّت و ثروت خود پناه می برد،ولی مردان خدا به پروردگار و پادشاه و معبود هستی پناهنده می شوند. «بِرَبِّ النّاسِ - مَلِکِ النّاسِ - إِلهِ النّاسِ»
8-بالاترین خطرها پنهان ترین آن هاست که وسوسه درونی باشد. «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاسِ»